تو ای پرورده ی نرگس که از گلزار زهرایی.. دل افروزو دلارامی و دلجویی و دل ارایی .. به بی همتایی یزدان تو هستی بهترین برهان .. که ای موجود بی همتا نداری مثل و یکتایی .. ز سویی عالم امکان کمر بر خدمتت بسته .. به فرمان مطاع تو مهیا تا چه فرمایی .. زیکسو روز و شب هر لحظه در اماده باشی تو .. سراپا گوش برفرمان حق استاده بر پایی.. گرفتاران هجرانت نشسته بر سر راهت مگر این عقده ی غمها به وصل خویش بگشایی ......رسیده جان به لب دیگرجدایی دلبراتا کی..برفت از کف قرار ما چرا اخرنمی ایی؟..توراایینه ی قران بخوبی مینمایاند..به پشت پرده ی غیبت مشو پنهان که پیدایی..جهان ازبند مشکلها به اسانی رها گردد..اگر ای رحمت یزدان جمال خویش بنمایی..مکن امروز و فردا در ضهورت ای که میدانی..پناه مابه امروزی امید مابه فردایی..حیرت ازاین رافت که برما بی کسان داری..که دیده چون تودلسوزی؟ که دارد چون تو مولایی؟....
با نام مهدی شروع میکنم
بدرود ....!!